شب بود. داشتیم از کرمانشاه بر می گشتیم. کم کم به ایوان نزدیک شدیم. بغل خیابان، تابلوی سبزی را دیدم که رویش نوشته بود: ایوان-پنج کیلومتر. در فکر فرو رفتم. چقدر زود همه چیز گذشت! در کرمانشاه، غرق در روزمرگی ها بودم و بی خیال سرانجام کار. تا چشم روی هم بگذاریم، جاده ی عمر هم به سرانجام می رسد.‌‌

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Katherine او خواهد آمد، اگر من و امثال من بگذارند! آخرین نقل و انتقالات فوتبالی، شایعات و خبر های ورزشی کانون تا صبح ظهور... مرکز بازی های اسپورتی موسسه حقوقي نوباوران دانلود آهنگ جدید آذرا خریدکن